21- دخته خرسِ دسه چو نده
به دست خرس خوابیده، چوب نده
فتنه در خواب است بیدارش مکن.
22- وکا وکرنگ، کمشی خر رنگ
وکا رنگ وک است کمشی رنگ خر است.
سگ زرد برادر شغاله.
23- آفتاب و وارش شال عروسیه
آفتاب و باران نشانة عروسی شغال است.
کنایه از روبهصفتی و فرصتطلبی است.
24- اگِ ورگ مرغنه هکنه، تِ رِ آغوذ دِمِ
اگر گرگ تخم گذارد به تو گردو میدهم.
کنایه از محال بودن کاری است.
معادل: باد در مشت داشتن.
25- اما بامشی خامی که گَل بخره
ما گربهای میخواهیم که موش بگیرد یعنی نیازمند نیرویی مؤثر و کارآمد هستیم.
26- اَشِ گنه بور آهنگری
به خرس میگوید برو آهنگری کن.
معادل: هرکسی را بهر کاری ساختند.
27- اَشِ ارث برسیه کفتار
میراث خرس به کفتار رسید.
معادل: کار کردن خر و خوردن یابو.
28- اسب تا پل نکفه پل رِ بو نچینه
اسب تا گرفتار چالهها(روزنههای) پل نشود عبور از آن پل را بو نمیکشد.
معادل: قدر عافیت آن کس داند که به مصیبتی گرفتار آید.
انسان تا گرفتار با مشکلات نشود تجربهاندوزی نخواهد کرد.
29- اگه شال وسِ کسو بخره، ورزگر وسِ وشنی بمیره
اگر شغال شالی خوردهبود کشاورز میبایست از گرسنگی بمیرد.
کنایه از حکمت و رحمت خداوند است.
30- اَش تنگه دکته شِ کته رِ خرنه
اگر خرس به سختی بیفتد بچة خود را میخورد.
31- ارمجی شه وچة سر دس کشنه، گنه چه نرم
جوجهتیغی بر سر بچة خود دست کشیده میگوید چه قدر نرم است.
معادل: گالش نمی گوید دوغ من ترش است.
32- این هوای دله، خی تیمِجار نشونه
در این هوا، خوک هم به خزانة شالی نمیرود.
کنایه از عملِ سنجیده
33- تنهای مالِ ورگ خِرنه
مال(اسب و گاو...) و ثروت انسان تنها(خودپرست) نصیب گرگصفتان میگردد.
بیانگر ارزش دوستی و تأکید در گزینش دوست است.
34- تِ جنّ ورگ بخرده
جنِ تو را گرگ خوردهاست.
به حالت بعد از عصبانیت گفتهمیشود.